دنياي پيچيده امروز شاهد تحولات گسترده اي است. هنوز بيش از چند دهه از زماني كه هنري فورد از كاركنان خود قاطعانه مي خواست كه صرفاً جسم خود را در خدمت توليد قرار داده و فكر خود را هنگام ورود به محل كار بيرون از محيط كاري خود قرار داده و با خود به محيط توليد نياورند نمي گذرد. در تفكر فورد انسان جزئي از خط توليد تلقي مي شد و عصر جديد او عصري بود كه جسم كاركنان در خدمت افزايش كارايي بنگاه قرار مي گرفت. تحولات گسترده تكنولوژي بخصوص در عرصه تكنولوژي اطلاعات و ارتباطات، رقابت پذيري گسترده، ظرفيت عظيم دانايي و يادگيري انسانها، و روح يادگيرنده سازمان ها موجب گرديده كه مديريت دانش یا دانايي، عرصه فعاليت بنگاهها را در برگيرد و ساماندهي دانايي در سازمان ها بعنوان يكي از سرفصل هاي پيچيده مديريت نوين درآيد. این درس به عرصه مديريت دانش(دانايي) میپردازد که زنجيره خلق، نگهداري، جستجو دستيابي، استفاده و يادگيري را در بر مي گيرد. در يك نگاه اوليه مديريت دانايي در سازمان ها را مي توان فرآيندي تلقي كرد كه:
1- مقوله دانايي هاي موجود در سازمان تامين كنندگان و مشتريان را در جريان تدوين استراتژي، سياست ها و فعاليت هاي اجرايي كليه سطوح سازمان مورد توجه قرار داده و جريان سيال و طبق بندي شده آن را با استفاده از تكنولوژي هاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي بين مصرف كنندگان آن تسهيل نمايد.
2- ارتباط مستقيم، موثر و برهم افزايي بين دانش مستند ( ثبت شده) و دانش ضمني و غير مستند (ثبت نشده) بنگاه در جهت دستيابي به نتايج مثبت كسب و كار برقرار سازد.
سرفصل مطالب
مراحل تكامل مديريت دانايي: سير تاريخي
داده – اطلاعات – دانش – خرد
زنجيره عمر دانايي (خلق، نگهداري، جستجو، دستيابي، استفاده، يادگيري)
سازمان هاي خلق كننده دانش - مفهوم دانش مستند، دانش ضمني
ماتريس تبديل دانش غير مستند به دانش مستند و برعكس
رويكرد مكانيستيك با مديريت دانايي
رويكرد فرهنگي/ رفتاري با مديريت دانايي
رويكرد سيستماتيك با مديريت دانايي
سازمان هاي يادگيرنده
آموخته هاي تجربه شركت ها در مديريت دانايي
منابع و مراجع
1. Knowledge Management, Lessons learned, Koenig, M.
2. Managing Industrial knowledge,
3. Working Knowledge; How organizations manage what they know.